کد مطلب:317046 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222

شوخی حضرت با یکی از طلاب
حجةالاسلام و المسلمین شیخ علی خوئینی زنجانی نقل كردند كه: ابوالزوجه ی این جانب، آیت الله آقای حاج شیخ میرزا محمدباقر زنجانی «قدس سره» می گفتند: با عده ای از نجف اشرف برای زیارت امام حسین علیه السلام وارد كربلا شدیم و در مدرسه ی بادكوبه ای ها اقامت كردیم. به رفقا گفتیم به زیارت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام برویم.

یكی از طلبه ها گفت: حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام، كه امام نیست! من خسته هستم و به حرم حضرت نمی آیم، شما بروید و بیایید، بعدا با هم می رویم برای زیارت امام حسین علیه السلام. باری او نیامد و ما رفتیم. وقتی برگشتیم دیدیم مدرسه شلوغ است. پرسیدیم چه شده است؟ گفتند: شیخی رفته مستراح و در چاه افتاده است. وقتی كه او را از مبرز درآوردند، دیدیم همان رفیق ما است! یكی از رفقا به وی گفت: دیگر از این غلطها نكنی ها! گفت: من با حضرت شوخی كردم. یكی از رفقا گفت: حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام هم با شما شوخی كرد و الا شما را هلاك می كرد! [1] .


[1] چهره درخشان قمر بني هاشم عليه السلام، رباني خلخالي، ج اول، ص 570.